در دوران سلجوقیان جنبشی معتقد به مذهب شیعه اسماعیلیه به رهبری حسن صباح در ایران شکل گرفت شیعیان اسماعیلیه به هفت امام معتقد بودند ولی امامت را پس از امام جعفر صادق حق فرزند او اسماعیل میدانستند .... شیوه مبارزه انان حذف دشمن همراه با جانفشانی قاتل بود.... حسن صباح پیروان خود را به نحوی تربیت میکرد که در اجرای فرامین او هیچگونه شک و لغزشی بخود راه نمیدادند و جان خودرا فدای اجرای فرامین میکردند....
مکتب صباح که به الموتیان نیز شناخته میشد، به نام حشاشین معروف بود. آنها اولین افرادی بودند که هدف را برتر از وسیله میدانستند و به خود اجازه میدادند با تظاهر و تزویر، به سازمان دشمن نفوذ کنند. آنها فقط مخالفان خود را که برای گسترش فرقه اسماعیلیه خطر ناک میدیدند میکشتند، هر چند مسائل ناشی از اشغال ایران و فساد روزافزون خلفای عباسی در رشد و گسترش این جنبش بیتاثیر نبود. در مجموع ۵۰ نفر از سران و پادشاهان و دشمنان خود را کشتند که مهمترین آنها خواجه نظام الملک وزیر مقتدر و مدبر ملکشاه سلجوقی بود.... حسن صباح بواسطه کلام اتشین و قدرت سخنوری توانست تعداد زیادی به هواداران خود بیافزاید....آنها هیچ گاه از زهر و تیر استفاده نمیکردند و هیچ گاه از پشت به کسی خنجر نمیزدند اگر چه گاهی اوقات گرفتار مامورین میشدند یا کار آنها با زهر و تیر راحت تر میشد. این فرقه در ده سطح طراحی شده بود و به افراد در سطوح پایینتر گفته میشد که قران علاوه بر معنی ظاهری معنای عمیقتر و نهفته ای نیز دارد.... پیروان حسن صباح، حشاشین خوانده میشدند، زیرا در آن زمان حشیش به معنی دارو و حشاش به معنی دارو فروش و حشاشین جمع عربی حشاش میباشد. در آخرین سطح (امامت )، فرد همه چیز را حتی تجربههای شخصی خویش را تنها در صورتی میپذیرد که عقل بر آن حکم دهد.... حسن صباح عقیده داشت همهٔ افراد توانایی رسیدن به بالاترین سطح را ندارند و بنابراین بیشتر افراد را در ردههای پایین و برای اطاعت از اوامر خویش نگاه میداشت. گفته میشود که زمانی که امیرارسلان تاش پیکهایی فرستاد تا حسن صباح را تسلیم کند، وی به سه تن از فداییانش دستور داد تا یکی خود را زیر آب خفه کند و دیگری کاردی بر قلب خود بزند و دیگری نیز خود را از بالای قلعه به پایین پرت کند که این مورد باعث عقب نشینی نیروهای سلطان شده بود....بعد از به قدرت رسیدن حسن صباح قلعهای در قهستان تحت فرمانروایی شیرزادقهستانی اداره میشد که هنرجوها با اختیار کامل وارد قلعه شده و بعد از ورود به قلعه اخته شده و تمرینات هنرهای رزمی و ادم کشی را فرامیگرفتند و با پاک کردن افکار اضافی جسم و روح خود را یکی کرده و دارای اراده آهنین شده و راهی مأموریت میشدند....مهمترین این قلعهها قلعه الموت در نزدیکی ۵۰۰ متری روستای قصرخان در نزدیکی قزوین که مقر خود حسن صباح بود و دیگری قلعه قهستان در جنوب خراسان که رهبری آن را حسین قاینی یار وفادار حسن صباح بر عهده داشته است....از آنجایی که حسن صباح یک دین جدید را ترویج میکرد و با خلفای عباسی و حکام سلجوقی دشمن بود، بنابراین در ایران مخالفان بسیاری پیدا کرد و خلفای عباسی بر ضد او رسالاتی منتشر میکردند و او را فردی خون خوار و ستمکار معرفی مینمودند مخالفان حسن صباح منتشر کردند که حسن صباح با حشیش هواداران خود را از حال طبیعی خارج کرده و به کارهایی مثل ترور وادار میکرده است.... الموتیان بسیاری از سران سلجوقی را کشتند و این کار را نیز در زمان جانشینان وی از جمله کیابزرگ امید ادامه دادند. نهضت آنان نزدیک به ۹۵ سال ادامه داشت تا اینکه هلاکوخان شعلهٔ این جنبش را که از درون به فساد کشیده شده بود خاموش کرد و آخرین رهبر آنان که رکن الدین خورشاه نام داشت را به قتل رسانید....
منبع:http://www.parsilegends.blogfa.com/
نظرات شما عزیزان:
ata
ساعت17:49---23 آبان 1389
سلام حسن صباح برای ایران ایرانی بودن می جنگید اوشیعه اسماعیلی ازامامت نزار حمایت کرد واسماعیلیان بعد از حمله مغول ادامه حیات یافت وامروزه نیزاسماعیلیان فراوانی دربیست پنج کشورزندگی می کنند وچهل ونهمین امام انان شاه کریم الحسینی معروف به اقاخان چهارم میباشد من نیز یکی ازان اسماعیلیان هستم وعاشق ایران ایرانی برای اطلا عات بیشتر تاریخ اسماعیلیان نوشته دکترفرهاد دفتری را پیشنهاد می کنم یا از سایت های رسمی اسماعیلیان پاسخ:از راهنماییتان ممنونم
|